گروه فرهنگ و هنر مشرق - گسترش و مرجعیت فضای مجازی و بهتبع آن برخی از چهرهها در اینستاگرام یا دیگر شبکههای مجازی موضوع جدیدی نیست. در واقع گسترش اینگونه فضاها این امکان را در اختیار بسیاری از چهرههای معروف یا به قول معروف «سلبریتی»ها داده تا با طرفداران و علاقهمندان خود در ارتباط مستمر و دوطرفه باشند که البته این کار بعضا تبعات ناراحتکنندهای هم درپی دارد. چندی پیش جمشید مشایخی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون به دلیل بیماری در بیمارستان بستری شد و جمعی از هنرمندان برای ملاقات با او به بیمارستان رفتند و عکسی از این عیادت در فضای مجازی منتشر شد که در آن چهره مشایخی بسیار تلخ و رنجور است. مخاطبان در بازخورد تماشای این عکس واکنشهای مثبتی نداشتند و بعضا آن را با نمونههای دیگری مقایسه کردند که قبلا اتفاق افتاده بود. اتفاقاتی که مسبوق به سابقه بود و برای نمونه میتوان به سلفی عباس جدیدی با منصور پورحیدری اشاره کرد یا تصویری که همین یکی دو روز قبل یکی از خبرگزاریها از بستری شدن محمدرضا شجریان در یکی از بیمارستانهای تهران منتشر کرد. نعیمه نظامدوست از جمله هنرمندانی است که در عیادت از جمشید مشایخی و عکسی که از این عیادت منتشر شد حاضر بود. او در گفتوگو با جامجم از واکنش مردم در فضای مجازی نسبت به این عکس صحبت و گلایههایی را هم مطرح کرده است. طبق گفته او، این تصویر با رضایت مشایخی و مدیر برنامههای وی منتشر شده است.
از نظامدوست راجع به حال جسمی مشایخی میپرسیم. با غمی که در کلامش هم پیداست میگوید: استاد مشایخی به دلیل مشکلات گوارشی دو عمل جراحی کوچک داشتند که خوشبختانه الان بهتر هستند و فقط از ضعف جسمانی رنج میبرند. الان به قول معروف استاد بیشتر «نا» ندارند و در حال طی کردن دوران نقاهتشان هستند که امیدوارم با مصرف داروهایشان روزبهروز بهتر شوند. البته این را هم بگویم که ایشان را به دلایل دیگری (غیر از مشکلات گوارشی) به بیمارستان منتقل کرده بودند که ظاهرا طی آزمایشاتی که از ایشان به عمل آمده مشخص شده که مشکلات گوارشی هم دارند ولی آنطور که مدیر برنامه و پسرشان به ما گفتند طی چند روز آینده از بیمارستان مرخص میشوند.
هرکاری کنیم متفاوت می شویم!
در ادامه، موضوع صحبت را به سمت تصویری که از این عیادت منتشر شده میکشانیم. نظامدوست با اشاره به انتقادات و قضاوتهایی که از او و دیگر همکارانش در عیادت از جمشید مشایخی به عمل آمده، میگوید: از وقتی که ما به دیدار آقای مشایخی رفتیم دل من دردمند است.
یعنی متاسفانه فضای عمومی جامعه ما به حدی عادت به قضاوت پیدا کرده که ما هر کاری میکنیم مورد انواع و اقسام قضاوتها قرار میگیریم. ماجرا از اینجا شروع شد که من و بعضی دیگر از هنرمندان تصمیم به عیادت از آقای مشایخی گرفتیم که بنابر هر دین و آیینی عیادت از بیمار کاری است پسندیده و قابل ستایش و اصلا وظیفه ماست که به عیادت از پیشکسوت و استادمان برویم. تاکید میکنم این عیادت وظیفه ما بود و ما نرفتیم که خودنمایی کنیم. اصلا برای چه خودنمایی! مگر ما نیازی به خودنمایی و دیده شدن داریم؟ آنهم خودنمایی از طریق عیادت از استاد خودمان! ما همانجا وقتی عکسها را انداختیم قرار گذاشتیم این عکسها را منتشر کنیم تا دوستان دیگر هم آنها را ببینند و به دیدار استاد بیایند، اما ظاهرا اینطور قلمداد شده که ما خودنمایی کردیم! انتشار این عکسها بنا به خواست خود استاد و مدیر برنامههایشان بود.
قبول دارم که در عکسهایی که منتشر شده صورت و حال استاد ناخوشایند است، اما چه توقعی میشود از ظاهر یک بیمار داشت! همه ما وقتی بیماریم همینطور هستیم. در لحظهای هم که عکس میگرفتیم ایشان به خاطر وضعیتشان باید از این پهلو به آن پهلو میشدند و تازه به سمت دیگرشان چرخیده بودند که این عکسها گرفته شده. من واقعا نمیدانم توقع مردم از صورت یک بیمار چگونه است؟ ما ضمن عیادت از استاد کلی با ایشان خندیدیم و از خاطرات گذشته گفتیم. یعنی فضا به قدری خوب بود که ایشان که زیاد میلی به غذا خوردن ندارند، وقتی ما را دیدند کمی غذا خوردند. من با پسر استاد و مدیر برنامههایشان در تماس هستم و هر دفعه که ایشان در بیمارستان بستری شدند به عیادتشان رفتم و این بار اولم نبوده است.
بالاخره چه کنیم؟!
نظامدوست ادامه میدهد: اگر به عیادت از یک پیشکسوت یا یک همکار نرویم، میگویند چرا نرفت! اگر برویم، میگویند رفت که خودنمایی کند! پس ما باید چه کار کنیم؟ هنرمندان برای زلزله، سیل و کمک به بیماران کمک جمع میکنند، میگویند کمکهایتان را خرج چه کردید! کمک جمع نمیکنند، میگویند بیخیال هستید. واقعا ما باید چه کنیم که در موردمان حرف نزنند؟ واقعا به نظرتان یک هنرمند شناخته شده از پولی که برای زلزلهزدگان جمع آوری میکند استفاده شخصی میبرد؟ چرا اینقدر قضاوت میکنید؟ چرا ناآگاهانه قضاوت میکنید؟ ما بابت هر قضاوت ناعادلانه باید جواب پس بدهیم. همین حرفها را میزنند که آدم دیگر نه جرات میکند به کسی کمک کند، نه به عیادت همکارش برود و نه هیچ چیز دیگر.
وقتی یک هنرمند معتبر درخواست کمک یک نیازمند را در فضای مجازی منتشر میکند چه هدفی میتواند داشته باشد جز کمک به همنوع اش؟ پس چطور و از چه راهی میشود درخواست کمک یک نیازمند را به گوش مردم رساند؟ آقای مشایخی در آن دیدار آنقدر با دیدن ما خوشحال شدند و روحیهشان تغییر کرد که به ما گفتند موزیک سریال «شهرزاد» را برایشان بگذاریم. خب، چرا از این بعد به عیادت ما از استاد نگاه نمیکنید؟ ما با عشق به عیادت استاد رفتیم و نتیجهاش شد این. بیایم کمی مهربانتر باشیم. امثال آقای مشایخی دیگر نمیآیند. قدرشان را بدانیم و دلشان را نشکنیم.
این بازیگر سینما و تلویزیون امیدوار است روزی تمام مردم موفق به درک صحیح از فضای مجازی شوند. او میگوید: امیدوارم روزی همه ما به درک درست از تکنولوژی و به تبع آن فضای مجازی برسیم.
فضای مجازی برای من به عنوان یک بازیگر، محلی برای معرفی کارهایی است که انجام میدهم و برای دیگری تقسیم لحظات خوشی یا ناخوشیاش با بقیه. فضای مجازی هر کابردی هم که برای شخص داشته باشد قطعا محلی برای خالی کردن عقدههای شخصی و برچسب زدن به دیگران نیست. من به کسانیکه چهره شناختهشدهای برای مردم نیستند و از طریق فضاهای مجازی سعی در شناخته شدن دارند کاری ندارم، اما سلبریتیها و هنرمندان را عموم مردم دوست دارند و فعالیتهایشان را دنبال میکنند. بنابراین هرآنچه میکنند بیشتر زیر ذرهبین قرار میگیرد. وقتی اتفاقی در سطح اجتماعی رخ میدهد تمام مردم (فارغ از اینکه در تخصصشان باشد یا نه) راجع به آن صحبت میکنند. من میگویم هر کسی حق اظهارنظر دارد، اما با احترام و به شکلی مستندگونه.
*روزنامه جام جم